تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : Reza & Ayla

خاطرات سوخته

چقدر دلتنگم


چقدر پرپر میزنم برای ان روز ها


ان روز های که خاطره باقی مانده اند


خاطراتی که برای بعضی ها فراموش شده


خاطراتی که در دلم هر شب میسوزند


از سوز اشکانم چشمانم را پر میکنند


چه حالو هوای دارند خاطرات


من دلتنگم بسیار


صدا میزنم خاطرات را


کسانی که بودن اما دم از خاطرات نمی زنند


صدای من کافی نیست


هم صدا نیز میخواهد


خاطرات برنمیگردند


خاطراتی که سوخته اند


برایم مانده است از ان روز ها فقط


خاطرات سوخته



  • روزمره
  • چاله